سلام
می بینم که اینجا تا من نبودم خیلی خبر ها بوده...!!!؟
من تو این مدت سیستم نداشتم و البته یه کمی هم
کم حوصله بودم.....
ولی حالا خوبم. الان از کافی نت دارم این پست و
میزنم و بازم سیستم ندارم اما در حال تهیه هستم...
دعام کنین زودی جور بشه.... ک(
خیلی چیزها دارم که بنویسم....
یه چیزی که الان می نویسم و مال خیلی وقت پیشه :
چند وقت پیش مستی رو تجربه کردم که تو ذهن ام
نمی گنجید...!!!؟
حالا چرا...!؟ میگم...
اگه حافظ و بشناسین و بدونین که منظورش از <می>
چی بوده می تونین کاملآ من و درک بکنین.
واقعآ واسه خودم شب به یاد ماندنی بود و سلوک
فوق العاده ای داشتم و به خاطر همین از آفریدگار
بزرگ ام سپاسگذارم....
همین که تو اون لحظات آدم خودشه و هیچ نقابی
دیگه وجود نداره بهترین چیزه....
بر در می خانه رفتن کار یک رنگان بود
خود فروشان را به کوی می فروشان راه نیست
به زودی میام....
رستگار و پیروز باشید....
اهههههههههههههههههههههههه
تو که هنوز زنده ای
خبری ازت نبود خوشحال شدیم اما حالا منتظر میمانیم ...
خوشحالم که برگشتی و خوشحال تر که تجربه ی به اون بزرگی (چقدر نمی دونم؟!!! ) رو تجربه کردی.
ایشالا سیستمتون هم زود جور می شه....
سلام خوبی خوشی
همین سیستم هندلی هم از کار افتاد ای بابا ای بابا
پس پولای این حجره رو چی کار می کنیم فقط میای شام می خوری و می ری زوری یه انعامیم می دی نه(شوخی بود ها)
من کم کم دارم به نتیجه بی نقابی می رسم ولی می د ونم هنوز زمان می خواد تا کاملا بفهمم... منتظر گذشتن زمانش هستم تا بهتر بفهمم....
می گم بازم پولاتو جمع کن تا بریم....
سلام
ای کاش که همه آدما خودشون باشن (بدون نقاب) و زندگی رو اونطور که می خوان ببینن و تجربه کنن نه به شکلی که دیگران می پسندن.
در پست قبلی از کوه گفتین برای من هم که گاهی به کوه می رفتم یاد آوری شکوه و عظمت اون خیلی لذت بخشه.
سلام آقا امین گل
حال و احوال خوبه انشالله ؟ ایام به کام هست؟
من بی معرفت شدم تو چرا کم پیدایی؟؟؟!
دلم برای نوشته هات تنگ شده بود. معذرت که دیر اومدم .
مثل همیشه بهترینهارو برات آرزو دارم.
شاد و موفق باشی و تا بعد در پناه حق.
ببین حالا اگه من این همه مدت آپ نکرده بودم چه آبرویی از من می بردی ها