اگر به زبان مردم و
فرشتگان سخن می گویم و
عشـــــق نداشته باشـــــــم ، به
نحــــــــــاس صدا کننده و سنج فغان
کــــــــــــــننده مــــــــــانند شـــــــده ام.
اگر صاحب عطــــــــیه پیشگویی باشم و
آگـــــــــاه باشم بر تمام اســــــــــرار و بر تمامی
دانش ها ؛ اگر ایـــــــــمانم چنان کامل باشد ، تا آنجا
که کـــــــــــــوه ها را جــــــــــــــــا به جـــــــــــــــــا کنم ،
و عشق نداشته باشم ،
هیچم.
و اگر تمامی اموالم را میان فقــــرا تقسیم کنم
و اگر بدن خود را به آتــــــــــــــش بسپارم ،
امـــــــا عشــــــــــق نداسته باشم ،
هیچ حاصلی به دستم نیست.
عشــق ،
بردبار است ،
عشق مهربان است ،
در آتش حسد نمی سوزد ،
کبـــــــــر ندارد ، غـــــرور ندارد ،
اطــــــــــوار نـــــــاپسندیده ندارد ،
نـــفع خـــویش را خـــواهــان نیست ،
خشم نمی گیرد ،
ســــوء ظــن ندارد ،
از نــــاراستی شـــــــاد نمی شود ، امــــا
با راســـــــتی به شـــــعف می آید.
در همه چیز صـــــبر می کند ،
همه را بــــــاور می کند ،
همواره امــــیدوار
است ، و همواره
بــــردبـــــار.
عشـــق
هرگز نـــابود
نمی شود ، امــــا
پیشگویی ها نیست
می شوند و زبـــان ها پایان
می یـــــــــابند و دانــــــــــــش
زایـــــــــــــل مــــــــی شود . زیرا
دانـــــــــش مـــــــــــا جــــــزیی است و
پــــــــــیشگویی مـــــــــا جـــــــزیی است ،
امــــــــــــا آنگاه که کـــــــــــامل بیاید ،
جزیی نــــــــابود خواهد شــــــــــد.
آنــــگاه که طــــــــفل بودم
همچون طــفلی سخن می گفتم
و احســـــــــاســــــــم کــــودکانه بود ،
آنـــــــــگاه کـــــــــــه مـــــــــــــرد شـــدم ،
کـــــــــار های کــــــــــودکــــــــــانه را ترک گفتم.
چــــــــرا که اکـــــــــنون را در آیینه مــــــی بینم ،
معما وار ،
و در آن هنگام ، چـــــــــهره به چـــــــــــهره
می بینیم اش.
اکنون دانــــــــــشی جزیی دارم ،
و در آن هــــنگام خــــــــواهم
شناخت ؛
همان گــــــــونه کــه
شناخته شده ام.
اینک اما سه چیز می ماند :
ایمان ، امید و عشق.
اما برترین آن ها ،
عشق است.
« قطعه ای از رساله ی پولوس به قرنتیان »
عشق زندگی است . عشق هرگز خطا نمی کند ، و زندگی ،
تا زمانی که عشق هست به خطا نمی رود. در بنیان تمامی
مخلوقات ، عشق همچون عطیه ی برتر حاضر است ـ زیرا
هر چیز دیگری به پایان می رسد ، عشـــــــــــــــــــــــق
می ماند.
فردا روز لقاح مقدس ، و این نوشته ها را به همین مناسبت نوشتم ،
سری به کتاب هایی که قدیم خوانده بودم زدم و شاید کمی آرام و
شاید هم کمی متلاطم تر شدم......
هر روز در پی اش ام و نمی دانم به کدام سو گــــــــام بردارم !!!؟
همچون پروانه ایی شدم که به دور شمع می چرخم و می سوزم و
باز هم می چرخم تا که بسوزم.....
کی می شود که داستان پروانه و شمع ، برج و کبوتر ، یک بار به
خوشی بیانجامد...!!!؟
پروردگارا ، عشق عطا فرما
سلام امین جان ...خوبی؟
با یکی از دوستای اصفهانیم داشتیم صحبت می کردم که ذکر خیر شما شد ...اومدم یه سر بزنم ...خوش باشی عزیز ...بای
سلام امین ... بازم از عشق گفتی . عشق اساطیری......خوندنی بود قطعه ای که انتخاب کردی ...واگه این چنین باشه چه بسا زندگی با چهره ای دوست داشتنی تر از همیشه به سراغمان خواهد آمد !!.....می گم این گنجینه ی کتابهای تو هم باید خیلی خوندنی باشه !!!و البته با ارزش !! ..............آآخرشم از همه چی که بگذریم باز هم همان قصه ی تلاطم و پروانه و برج وکبوتر !!!!
...........
یکی بود یکی نبود
یکی بود دنیا رو گشت
پرسید از کوه و درخت ؛ دریا و سنگ
پرسید از دلای تنگ
پرسید از نور
پرسید از رنگ
که بهار ابدی!!!!
کجای دنیای ما
مونده دلتنگ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام امین ... بازم از عشق گفتی . عشق اساطیری......خوندنی بود قطعه ای که انتخاب کردی ...واگه این چنین باشه چه بسا زندگی با چهره ای دوست داشتنی تر از همیشه به سراغمان خواهد آمد !!.....می گم این گنجینه ی کتابهای تو هم باید خیلی خوندنی باشه !!!و البته با ارزش !! ..............آآخرشم از همه چی که بگذریم باز هم همان قصه ی تلاطم و پروانه و برج وکبوتر !!!!
...........
یکی بود یکی نبود
یکی بود دنیا رو گشت
پرسید از کوه و درخت ؛ دریا و سنگ
پرسید از دلای تنگ
پرسید از نور
پرسید از رنگ
که بهار ابدی!!!!
کجای دنیای ما
مونده دلتنگ؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
انگاری این قسمت کامنت وبلاگت با من مشکل داره :)
بازم به آبجی گلم سایه که بهم سر زد... ک(
عشق.....!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
نمی دونم چی بگم...!؟
شما که خوبی نه
ما هم خوبیم اگه بذارن
حیات با عشق می یا ب و ممات بی عشق
عاشق شو ار نه روزی کار جهان به سر آید
کیست که بداند راز عشق چیست و بداند چه ارزشی باید برای آن پرداخت
ممنون داداشی که سرمی زنی
سلااام دووست عزیز
اپ زیبایی بوود
وقت کردین به کلبه ما هم یه سری بزنین
حق نگهدارتون باشه
یا علی
راستیی عزیز من لینکتوون کردم خواستی لینکم کن
سلام من همون غریبه هستم که اصلا نمی شناسیدش و شما هم او رو نمی شناسید میخواستم به شما یه خبری بدم که شاید اصلا هم برای شما مهم نباشه ولی با این حال من بهتون می گم: که من هم تونستم خودمو از زندان عادتهای غیرمفید آزاد کنم و عادتهای مفید رو جایگزین عادت های غیر مفیدم کنم برای همین خواستم بگم که وبلاگتون خیلی خوب بود البته من خیلی دیر به دیر به بعضی از وبلاگها سر می زندم ولی دیگه هیچگاه انجام کاری رو برای خودم عادت نمی کنم پس تا شاید چند ماه دیگه خداحافظ
آخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ ببخشید اومدم برای دوستم کامنت بزارم صفحه شما هم باز بود با صفحه نظرات وبلاگavayetanha.blogfa.com قاطی شد واقعا ببخشید ولی وب لاگ شما هم خوبه فقط یه کم خشک و دلگیر موفق و شاد باشی
این بدون نامه منم باز اسمم یادم رفت بنویسم
سلام من می خواستم امروز با تمام وبلاگهای محبوبم خداحافظی کنم وب لاگ شما هم جزء اونها بود با اجازتون
خدا حافظ برای همیشه فقط حیف که شکل گل و بای نداره وگرنه اینجارو می ترکونم